سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صدای پای باران
وبلاگ ویژه ی بازتاب سفر مقام معظم رهبری به شهر مقدس قم

دل نوشته ها | گزارش | به استقبال رهبر | صدای پای باران
چهارشنبه 89/7/28 | 2:0 ع


مردم ولایی و همیشه در صحنه قم که از ماه‌ها قبل چشم انتظار رویت آفتاب در قم بودند، امروز به انتظار خود رسیدند و آفتاب مهربانی و قیام را زیارت کردند.
سه شنبه 27 مهر 1389 ساعت 14:29
سید مهدی حسینی/قم

امروز گویا همه مردم قم به خیابان 19 دی مسیر استقبال از رهبر فرزانه انقلاب آمده بودند جایی برای حرکت نبود و همه بی صبرانه در انتظار رویت یار خراسانی خود بودند.

اینجا شهر قم است شهری که خاستگاه انقلاب بوده و مردم آن نیز با دیگران باید تفاوت  داشته باشند.

حضور مردم در خیابان‌های سطح شهر به گونه‌ای است که همه با اشک به استقبال آقا آمده و فریادی رسا و بلند در حمایت از رهبر فرزانه انقلاب سر می‌دهند.

مردم قم که دیروز خیابان استقبال از ولی امر مسلمین جهان را آب و جارو کرده بودند امروز با گل از ایشان استقبال کردند.

مادر شهیدی می‌گفت 40 زیارت عاشورا نذر سلامتی آقا کرده‌ام.

پیرمردی آن طرف‌تر که نمی‌توانست از شوق دیگر سخن بگوید فقط اشک می‌ریخت از او پرسیدم چه می‌خواهی با اشاره رو به آسمان کرد و گفت: سلامتی رهبرم.

کودکی را دیدم که چشمان خود را می‌مالید خوابش می‌آمد و چشم‌هایش سرخ شده بود اما با شور فریاد می‌زد: خوش‌آمدی خوش‌آمدی.

حال و هوای خبرنگاران قمی نیز دیدنی بود اشک بر چشم و قلم بر دست نمی‌دانستند چه باید کنند فقط تلاش می‌کردند تا ماندگارترین لحظات را ثبت کنند.

عکاسان نیز که اغلب بر بلندی رفته بودند حال خوشی داشتند یادم می‌آید شب قبل فقط دعا دعا می‌کردند تا یک عکس از مولا و مقتدای خویش بیاندازند.

اینجا قم است شهر کریمه اهل بیت با مردمانی متفاوت

خودرو حامل رهبر فرزانه انقلاب به میدان جهاد هنوز نرسیده است یعنی هنوز 200 متر هم خودرو حرکت نکرده است، 30 دقیقه از حضور ولی امر مسلمین جهان می‌گذرد و مردم بارها و بارها خودرو حامل ایشان را متوقف کردند و به ابراز احساسات پرداختند.

در آن جمعیت صدایی می‌آمد، مادر پیری بود به زحمت خود را با کمک فرزندش به خیابان رسانده بود و نجوا می‌کرد، پرسیدم مادر چه می‌گویی؟ گفت: الهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم. گفت: مگر ندیدی آقا آمد صلوات ندارد؟

پیش خودم شرمنده شدم، پسرش می‌گفت از ساعت 4 صبح بیدار است و می‌گوید برویم استقبال، نکند آقا بیاید و من او را نبینم.

اینجا قم است شهر کریمه اهل بیت با مردمانی متفاوت

خودرو حامل آقا به فلکه جهاد رسید خیل جمعیت باز هم اجازه حرکت نمی‌دهد، مردم 10 سال چشم انتظار رویت آفتابند چرا شوق نداشته باشند.

اهالی خیابان 19 دی هم واقعا سنگ تمام گذاشتند از درب هر خانه یک ظرف اسپند دود می‌شد و خیابان را دود اسپند فراگرفته بود.

تخم‌مرغ‌هایی که در مقابل خودرو حامل رهبر معظم انقلاب به زمین می‌زدند، این رسم قمی‌هاست و می‌گویند این کار فرد مورد نظر را از چشم و بلا دور نگه می‌دارد.

می‌گفت سر و جانم فدای رهبرم.

اینجا قم است شهر کریمه اهل‌بیت با مردمانی متفاوت

پرچمی به دست داشت و می‌دوید روی پرچم حک شده بود لبیک یا خامنه‌ای و بلند بلند هم فریاد می‌زد لبک یا خامنه‌ای، آری او همان جوانی بود که می‌گفت از شب گذشته در اینجا مستقر شده‌ام به عشق اینکه آقا را برای یک لحظه هم که شده زیارت کنم.

خیل عظیم جمعیت همچنان در استقبال از رهبر معظم انقلاب افزوده می‌شد و مردم فریاد الله اکبر سر می‌دادند.

از کنار خودرو حامل رهبر انقلاب جدا شدم و خود را به میدان آستانه حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) رساندم، حجم جمعیت آن جا نیز به گونه‌ای بود که جا برای حرکت نداشتیم.

پیش خودم فکر کردم این همه جمعیت از کجا آمده و به استقبال چه کسی؟ آری باید دوباره نیز این را بگوییم که:
اینجا قم است شهر کریمه اهل‌بیت با مردمانی متفاوت

حضرت آقا پس از زیارت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) در میان خیل عظیم مردم حاضر شدند و به سخنرانی پرداختند با آن لحن شیرین و دلربای خود.

هنگام حضور رهبر فرزانه به جایگاه مردم سر از پا نمی‌شناختند و شعار می‌دادند «صل علی محمد نایب مهدی آمد».

سرگردان بودم که چه بنویسم از حضور مردم، پیرمردی دست بر شانه‌ام زد و گفت، کجایی؟ مگر نیامده‌ای از سخنان آقا استفاده کنی؟ گفتم خبرنگارم و می‌خواهم حضور گسترده مردم را انعکاس دهم، لبخندی زد و گفت، این مردم اهل کوفه نیستند که علی خود را تنها بگذارند.

اینجا قم است شهر کریمه اهل‌بیت با مردمانی متفاوت

سخنان آقا با آن ویژگی و حساسیت خاص که به تمام زوایا توجه کردند تمام شد و مردم و به ویژه جوانان از آن سخنان استفاده کردند.

وقتی سخنان به پایان رسید، جوانی را دیدم که بلند بلند فریاد می‌زد و اشک می‌ریخت، می‌گفت آقا را کم دیدم چرا اینقدر زود تمام شد.

به او گفتم نفس کشیدن در شهری که آقا در آن تنفس می‌کند لذت بخش است.

دیدگاه های شما :